آشهای خاکی مامانم+ تردید ۲
فال حافظ از پیرمردی که التماس میکنه، 100 تومن!
فالی که میاد واست:
دوش می آمد و رخساره بر افروخته بود
تا کجا باز دل غمزده ای سوخته بود
رسم عاشق کشی و شیوه شهر آشوبی
جامه ای بود که بر قامت او دوخته بود
کسی را دوست داری و او مدام شما را امتحان میکند که مطمئن شود
که تو به او وفاداری، از این اخلاق متغیر او ناراحت مباش
چون دوباره همانی که بود خواهد شد
با این تفاوت که دیگر به شما اعتماد کامل پیدا کرده
در کنار تو خواهد ماند، خیلی نگرانی!
همه مسائل حل خواهد شد.
حرف زیاده واسه زدن....
خیلی سخته حرف نزدن
ولی حرف زدن سخت تر
....
حوصله ندارم....اصلا و ابدا
همه چیز حل خواهد شد!!
وبلاگ قشنگی داری
موفق باشی
دلت شاد
به منهم سری بزن .
اگر تو این امتحانا خسته شدی و دیگه برات قابل تحمل نیود چی ...؟ دیگه این که براش قابل اعتماد باشی و نباشی تفاوتی نمی کنه که برای تو تکراری و خسته کننده شده ...
خیلیا اندازشو نمی دونن...
oh my goodness
خیلی عشقولانه بید!
سلام. من تقریبا هر روز فال میخرم اما فقط گاهی حس می کنم که حافظ خوب جواب داده . راستی!خسته نباشید بابت تردید دو ... موفق باشیم و شاد
خدا شما دو تا را به پای هم پیر کند...در کنارت خواهد ماند!!!! من شخصا برای او دعا می کنم چوون فقط خدا می تونه بهش صبر بده....خدا بهش صبر بده که ......خدا را شکر می کنم بعد از یه عمری یه عروسی شد ....ما هم اتوماتیک دعوتیم.چه بخواهید چه نخواهید.....راستی خاطره اون روز اردو اول بخیر....سر اون پیچ ، تو اون جاده یخی ...کسی به زمین خورد....یادش بخیر