شاید اون روزی که قرار بود یه فاصله ای بین ما بیفته
خدا نقطه سوم بود که با ما تشکیل یه خط می داد،
فاصله ها همیشه ثابت و یکسان باقی می ماند.
نه زیاد می شود و نه کم....
خیلی ها اینو دوست دارند....لا اقل اینجا دیگه خبر خاصی
از هگل و راسل نمیتونی بگیری....
من ترجیح می دم کماکان به کارهای خودم مشغول باشم....
*****************
دل و روده انسان گاها به دلیل ضریب نفوذ پذیری بالای جمعی از شعاع های نوری
متساطع از سیاهی پررنگ یک مجموعه سفید گوشتی که ممکن است بنا به دلایل غیر طبیعی،
دارای حفاظی رنگی یا غیر رنگی (بسته به نوع user) باشند و یا از متریال های غیر طبیعی به منظور ایجاد تغییراتی در سایبان های آن استفاده کنند ،
دچار یک نوع ویبراسیون غیر خطی می شود.
به همین دلیل نمیتوان توقع داشت که هر اتفاقی نیفتد.
آنچه مسلم است این تابع غیر خطی حتی می تواند به گونه ای تغییرات داشته باشد که انسانهای متبوع خود
را شبها و روزها بی خانمان کرده و در خیابان های اطراف کانونِ تابش این شعاع ها دچار تناقضات و تعارضات روحی کند.
***************
معمولا چیز ِ انسان دچار گرفتگی می شود که این گرفتگی
می تواند دلایل متعددی داشته باشد، مثلا
از صبح حال نداشته باشی از تختت بلند شی.
یا اینکه اون تابع غیر خطی توش ایجاد نشده باشد.
نمیدونم...
یه روزی
یه جای دیگه
تو یه دنیای دیگه
شاید منم حس کردم
که میتونم بخندم و بلند بگم:
Have I told you , that I adore you?
پی نوشت :
چیز = دل
*******************
ستاره های انتظار* دیوانه کننده اند....
حتی اگر دسپرادو برات بخونه و بگه
دلت نباید بگیره....گفته باشم!
دلم تنگ است...
دلم می سوزد از باغی که می سوزد...
گرفتن دل تابعی است از دما فشار وسکوزیته سطح بال زاویه حمله و خیلی چیزای دیگه...لعنت به اون خیلی چیزای دیگه...
هنوز متنتونو نخوندم اما امروز ی اتفاق جالب افتاد . برای یادآوری میگم رشتتونو کامل معرفی کنید (-؛ شاد باشیم
سلام.خوندم . قسمت دوم رو با چنان خلاقیتی نوشتین که من هیچی نفهمیدم . درسته که دلت نباید بگیره ! هرچند گفته باشی ! ولیکن داشتن ی همیچین حس هایی خودش ی لطفه . خدا کنه که بعدش شادی و آرامش باشه . یا حق
به نظر میرسه که tinypic فیلتر شده...
سلام دوست عزیز..
وبلاگ خوبی داری .به وبلاگ منم سری بزن تا در صورت تمایل با هم تبادل لینک کنیم...
پس منتظرم...
به امید دیدار...